خبرگزاری مهر – گروه استانها - نیره شفیعیپور: علیرضا طحانزاده، جوان اردکانی متولد ۱۳۷۴ است؛ یک دهه هفتادی هنرمند که به صورت حرفهای در زمینه فیلمسازی و تهیهکنندگی فعالیت میکند و آثار زیبایی همچون تله تئاتر «پرواز ۷۳۷»، فیلم کوتاه «مسافر»، «کاش در خانه بودم»، «هِرم»، «هنرمند گرسنگی» و سریال نمایش خانگی «آسوده باش» را در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است، آثاری که همه آنها بر اساس دغدغههای مردم با حضور بازیگران مطرح سینما به تصویر درآمد.
این جوان اردکانی در آثار خود تلاش کرد تا صدای مردم باشد و در قالب هنر به بیان موضوعات روز کشور بپردازد و یا قهرمان ناشناخته و کمتر شناخته شدهای را به مردم معرفی کند؛ گامهایی که در نگاه اول بیانگر دغدغه هنری این هنرمند است.
طحانزاده «فرهنگ» و «هنر» را عناصر شاخص در آثار خود قرار داد تا بهگونهای با زبان هنر بتواند بخش کوچکی از وظیفه هنری خود در برابر تاریخ و فرهنگ غنی این کشور و استان یزد را ایفا کند.
فضای مجازی و حضور سامان نیافته افرادی تحت عنوان بلاگر در این فضا و هنجارشکنیهای فرهنگی و دینی، دغدغه مهم این جوان اردکانی است که در این گفتگوی تفصیلی به آن پرداخته شد.
محوریت آثار و فعالیت شما بیشتر در زمینه مسائل اجتماعی است. با توجه به این موضوع نیاز امروز جامعه را چه میدانید؟
جامعه نیاز دارد تا تفکر جوانان ناپخته را پخته کند و این افراد با تفکرات ناپخته خود بدانند که با هر کار سخیف و زنندهای نمیتوانند اسم خود را هنرمند بگذارند. هنر این نیست که یک بلاگر با ساخت محتواهای به اصطلاح طنز، شوخیهای زشت و زننده داشته باشد.
یک جوان امروزی باید بداند که در چه کشوری با چه فرهنگ و تاریخی زندگی میکند و از وظیفه خود نسبت به کشورش آگاه باشد؛ هنرمند کسی است که برای کشور خود ارزش قائل باشد.
ما در این آب و خاک قهرمانان بسیاری داریم که هرکدام میتوانند الگوی مناسبی برای جوانان و نسل جدید این کشور باشند.
اگر بخواهید به افرادی که تازه پا به عرصه هنر گذاشتهاند توصیهای داشته باشید آن توصیه کلیدی چیست؟
یک صحبت با فیلمسازهای جوان دارم و آن این است که هنرمند فالووری نباشند؛ به دنبال شهرت در فضای مجازی با استفاده از فالوور نباشند و دیدگاه هنریشان جذب فالوور نباشد.
اگر میخواهید آثاری تولید کنید در جستجوی این باشید که اثری ارزشمند و مفید برای کشور و مردم تولید کنید، نه هر اثری و به هر قیمت.
با توجه به فعالیت بدون سامان تمام گروههای سنی به ویژه کودکان و نوجوانان در فضای مجازی، از دید شما نیاز است چه اقداماتی انجام شود تا در مقابل این بیسامانی ایستاد و از تخریب هنر و فرهنگ در این بستر جلوگیری کرد.
فضای مجازی یک فضای تبلیغاتی است و اکنون در دورانی قرار داریم که تعدادی افراد ناپخته تلاش دارند تا با تولید محتوای بیارزش و زننده در این بستر، دیده شوند و پس از جذب مخاطب به تبلیغات و کسب درآمد بپردازند؛ بخش تاسفبار ماجرا این است که این جذب مخاطب از طریق این محتواهای بیارزش به این افراد ناپخته القا میکند که هنرمند است و نام خود را هنرمند میگذارد و اقدامات بیارزش و ضدفرهنگش را نیز هنر میداند.
اگر کسی به هنر علاقه دارد باید از مسیر درست اقدام کند، اگر دوست دارد که بازیگر شود باید از کلاسهای بازیگری و دورههای بازیگری شروع کند، اگر هنر دیگری است باید مسیر اصلی و درست دستیابی به آن ارزش هنری را پیدا کند.
جواد خواجوی هنرمندی بود که با استفاده از فضای مجازی و با روش درست، هنر خود را به بقیه نشان داد و در این مسیر به هر ریسمانی برای دیده شدن چنگ نزد، هنرمند واقعی با روش صحیح هنر خود را شکوفا میکند، برای هنرش احترام و ارزش قائل است و جواد خواجوی و مجتبی شفیعی نیز از اینگونه افرادند.
فضای مجازی باید سالم شود و این فضا تنها با نظارت و ایجاد انجمن صنفی که بازبینی محتواهای تولید شده توسط بلاگرها را انجام دهد، سالم خواهد شد، ما میتوانیم از این فضای مجازی بهترینها را استفاده کنیم و سناریوهای زیبا در این فضا ایجاد کنیم و اگر انجمنی برای بازبینی محتواهای تولید شده توسط بلاگرها وجود داشته باشد، دیگر بلاگرها به هر قیمتی به تولید محتوا نمیپردازند و به هر قیمتی تبلیغات نمیکنند و به هر قیمتی دیده نمیشوند.
نسل دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ هنرمندان بزرگ را کمتر میشناسد و حتی برداشت متفاوتی از هنر و هنرمند دارند؛ اگر بخواهید هنر واقعی را به این افراد نشان دهید، چه میکنید؟
هنرمند واقعی شدن از شروع صحیح و خاک تئاتر خوردن آغاز میشود و به پول و بازیگر اسپانسری نیست؛ متاسفانه هنر ما دچار دو موضوع شده است اول اینکه بلاگرها بدون سواد کافی در زمینه هنر وارد این عرصه شدهاند و تهیهکنندگان برای پرفروش کردن فیلم خود از این افراد استفاده میکنند و از آن سو کسی که ۱۰ سال در تئاتر فعالیت میکند و زمانی که این موارد را میبیند دچار ناامیدی میشود و حتی هنر را کنار میگذارد، چرا باید کسی که در مسیر صحیح حرکت میکند کنار زده شود؟
در حوزههای مهم مانند آموزش باید به جایگاه هنر و هنرمند پرداخته شود و کارگردانان بزرگ و توانمند نیز باید از جوانان هنرمند حمایت کنند و به آنان میدان دهند تا هم از این طریق هنرمند واقعی شناخته شود هم اینکه راه برای هنرمندنماها بسته شود.
در فضای مجازی محتواهایی منتشر شد که فرهنگ و تاریخ استان یزد را مورد تمسخر قرار میداد و عمده این محتواها متاسفانه از سوی بلاگرهای یزدی تولید شده بود؛ این حمله به فرهنگ و تاریخ خود برخاسته از چیست و چه راهحلی دارد؟
شهر یزد، شهر فرهنگ و هنر است و مردمان اصیل و نجیبی دارد؛ اگر نیروی انتظامی استان یزد در مقابل این افراد بایستد و صفحه این افراد را به دستور مقامات قضایی ببندد، دیگر آن شخصی هم که بخواهد محتواهای این چنینی تولید کند، این کار را انجام نخواهد داد.
یزد شهری است که هنرمندان بزرگی را در دامان خود پرورش داده و مردمان مذهبی و اصیلی دارد، بعد در فضای مجازی شاهد آن هستیم که چهار آدم ناپخته که به تبعات کار خود نگاهی نمیکنند، لهجه و اصالت یزدیها را مورد تمسخر قرار میدهند؛ این چه هنری است؟! کار هنر باید سالم باشد.
فضای مجازی فضایی شده است که کسی که از هنر سر در نمیآورد و تنها میخواهد معروف شود وارد این فضا میشود و دست به هرکاری به هر قیمتی میزند.
فضای مجازی شرایطی را ایجاد کرده است که راه ۱۰۰ ساله را بتوان در یک شب طی کرد و باید اتفاقی برای جوانان ایجاد شود تا قانع شوند که حرکت در راه صد ساله را انتخاب کنند، برای این موضوع چه باید کرد؟
باید به نسل دهه ۸۰ و ۹۰ آموزشهای لازم داده شود تا این نسل نیز در مسیر درست حرکت کنند و این ایجاد انگیزه برای حرکت در مسیر صحیح تنها با آموزش رخ خواهد داد.
اکنون در فضایی قرار داریم که بلاگر وارد عرصه هنر شده است و این یک معضل است و باید جلوی اینگونه اتفاقات گرفته شود؛ اگر بلاگری علاقه به حرکت در مسیر هنر دارد باید آموزش ببیند و دورههای صحیح تولید محتوا را بگذراند تا محتوای درست ایجاد کند نه اینکه با کلیپهای سخیف فرهنگ را مورد هجمه قرار دهد.
وضعیت زیرساختهای فرهنگی در استان یزد را چطور می بینید؟
فضای هنری یزد نیاز است که بیشتر مورد توجه قرار گیرد و آموزشهای لازم نیز در این فضا صورت گیرد، از کارگردانان بزرگ برای کارگاههای آموزشی خود استفاده کنند و هنر اصیل از سوی این افراد به مردم انتقال پیدا کند.
اگر بخواهید فیلمی بسازید که دغدغههای ذهنیتان در مورد هنر، فرهنگ و فضای مجازی که امروزه شاهد آن هستیم در آن بیان شود، چه نامی برای فیلم خود انتخاب میکردید؟
برای فضای مجازی از دست رفته نام «فضای سیاه» را انتخاب میکردم.
حرف آخر؟
بلاگر هنرمند نیست و کسی که به هنر علاقه دارد نباید هنرمند فالوری نباشد. در نهایت به عنوان یک تهیهکننده از رئیس پلیس استان یزد خواهش میکنم که در مقابل این بلاگرهای یزدی که به تاریخ، آداب و فرهنگ و رسوم یزد لطمه وارد میکنند بایستند و اجازه ندهند فرهنگ غنی یزد به اشتباه به مردم سایر استانها و دیگر کشورها معرفی شود.
نظر شما